لیث
The entry is a dictionary list for the word لیث
لیث Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (ع اِ) شیر. (منتهی الارب). اسد.
شیر درنده. (غیاث). ج، لیوث. || نوعی
عنکبوت که به جستن گیرد مگس را. (منتهی
الارب). مگس گیر. ج، لیوث. (مهذب
الاسماء). || لیث ...
شیر درنده. (غیاث). ج، لیوث. || نوعی
عنکبوت که به جستن گیرد مگس را. (منتهی
الارب). مگس گیر. ج، لیوث. (مهذب
الاسماء). || لیث ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ یْ یِ ] (ع ص) نباتٌ لیث؛ گیاه
درهم پیچیده و انبوه. (منتهی الارب).
درهم پیچیده و انبوه. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) قبیلة من بکربن عبد مناةبن
کنانة و هم بنولیث بن بکربن عبد مناة. منهم
الصعب بن جثامة اللیثی الصحابی رضی اللََّه
عنه و قد ذکر الحمدانی: ان منهم طائفة بساقیة
قلته بالاخمیمیة من صعید مصر.
(صبح الاعشی ...
کنانة و هم بنولیث بن بکربن عبد مناة. منهم
الصعب بن جثامة اللیثی الصحابی رضی اللََّه
عنه و قد ذکر الحمدانی: ان منهم طائفة بساقیة
قلته بالاخمیمیة من صعید مصر.
(صبح الاعشی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) موضعی است میان سرین و
مکه و آنجا را وقعه ای است. (از منتهی
الارب). رودباری است پائین سراة که به دریا
یا موضعی از حجاز ریزد. لیث گوید: موضعی
است در دیار هذیل. (از معجم البلدان).
مکه و آنجا را وقعه ای است. (از منتهی
الارب). رودباری است پائین سراة که به دریا
یا موضعی از حجاز ریزد. لیث گوید: موضعی
است در دیار هذیل. (از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) هو احد ماقیل فی اسم ابی هند
الداری. و تأتی ترجمته فی الکنی. (الاصابة
ج ۶ ص ۱۱).
الداری. و تأتی ترجمته فی الکنی. (الاصابة
ج ۶ ص ۱۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن ابی رقیة. وزیر ولیدبن
عبدالملک و سلیمان بن عبدالملک. (مجمل
التواریخ و القصص صص ۳۰۶-۳۰۷). و
کان یکتب لسلیمان [سلیمان بن عبدالملک ]
علی دیوان الرسائل لیث بن ابی رقیة.. (الوزراء
و الکتاب ص ...
عبدالملک و سلیمان بن عبدالملک. (مجمل
التواریخ و القصص صص ۳۰۶-۳۰۷). و
کان یکتب لسلیمان [سلیمان بن عبدالملک ]
علی دیوان الرسائل لیث بن ابی رقیة.. (الوزراء
و الکتاب ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن ابی سلم. در اول خلافت
ابودوانق درگذشت. (تاریخ گزیده ص ۲۵۲).
ابودوانق درگذشت. (تاریخ گزیده ص ۲۵۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن ابی سلیم. معاصر
عبدالکریم بن ابی العوجاء. محدث است و از
نافع روایت کند و هم از واصل بن حیان. وی
را از ثقلاء شمرده اند. رجوع به عیون الاخبار
ج ۱ ص ۲۷۹ و ۳۰۹ و ...
عبدالکریم بن ابی العوجاء. محدث است و از
نافع روایت کند و هم از واصل بن حیان. وی
را از ثقلاء شمرده اند. رجوع به عیون الاخبار
ج ۱ ص ۲۷۹ و ۳۰۹ و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن بکربن عبدمناف بن کنانة
مولای بسام. و بسام از بزرگی درجات علم
بدان جایگاه برسید که خویشتن را به صدهزار
دینار بازخرید از مولای خویش. گفتند چیزی
حط (یعنی وضع و تخفیف) نخواهی، گفت نه
که ...
مولای بسام. و بسام از بزرگی درجات علم
بدان جایگاه برسید که خویشتن را به صدهزار
دینار بازخرید از مولای خویش. گفتند چیزی
حط (یعنی وضع و تخفیف) نخواهی، گفت نه
که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن ادریس محدث است.
رجوع شود به فهرست کتابخانهٔ سپهسالار
ج ۲ ص ۲۹۰.
رجوع شود به فهرست کتابخانهٔ سپهسالار
ج ۲ ص ۲۹۰.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن ترسل. از کسان هارون
خلیفه مأمور مصر و نامزد حکومت
سیستان : ... سخن سیستان رفت به
حضرت امیرالمؤمنین هارون الرشید که
لیث بن ترسل روزی امیرالمؤمنین را که از
شکار بازگشته بود خدمتی ...
خلیفه مأمور مصر و نامزد حکومت
سیستان : ... سخن سیستان رفت به
حضرت امیرالمؤمنین هارون الرشید که
لیث بن ترسل روزی امیرالمؤمنین را که از
شکار بازگشته بود خدمتی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن جثامة الکنانی اللیثی
اخوالصعب بن جثامة. تقدم نسبه فی اخیه قال
المرزبانی فی معجم الشعرا، مخضرم و قرأت
بخط العلامة رضی الدین الشاطبی فی هامش
الترجمة انه قرأ فی انساب مصر لیحیی بن
ثوبان ...
اخوالصعب بن جثامة. تقدم نسبه فی اخیه قال
المرزبانی فی معجم الشعرا، مخضرم و قرأت
بخط العلامة رضی الدین الشاطبی فی هامش
الترجمة انه قرأ فی انساب مصر لیحیی بن
ثوبان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن خالد. ابوالحارث یکی از
روات قرائت کسائی. (ابن الندیم). و رجوع به
ابوالحارث ... شود.
روات قرائت کسائی. (ابن الندیم). و رجوع به
ابوالحارث ... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن عاصم بن کلیب القتبانی
ابوزرادة المصری. محدث است. وی از
ابن جریح و ابن یونس بن عبد الاعلی از وی
روایت کند. ابن یونس گوید: وی مردی صالح
بود و به سال ۲۱۱ هـ . ...
ابوزرادة المصری. محدث است. وی از
ابن جریح و ابن یونس بن عبد الاعلی از وی
روایت کند. ابن یونس گوید: وی مردی صالح
بود و به سال ۲۱۱ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن عاصم الخولانی المصری.
امام جامع مصر به عهد رشید. محدث است.
وی از حسن بن ثوبان و ابن وهب از وی
روایت کند و ابن حبان توثیق او کرده است.
(حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة ...
امام جامع مصر به عهد رشید. محدث است.
وی از حسن بن ثوبان و ابن وهب از وی
روایت کند و ابن حبان توثیق او کرده است.
(حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه شاشی، مکنی به
ابونصر. محدث و تابعی است. رجوع به
ابونصر شود.
ابونصر. محدث و تابعی است. رجوع به
ابونصر شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن فرقةبن سلیم بن ماهان.
نیای پنجم امیر خلف بن ابی جعفر احمدبن
ابی اللیث بن خلف بن اللیث. فرمانروای
سیستان. (تاریخ سیستان ص ۳۴۲).
نیای پنجم امیر خلف بن ابی جعفر احمدبن
ابی اللیث بن خلف بن اللیث. فرمانروای
سیستان. (تاریخ سیستان ص ۳۴۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن فضل، مکنی به ابن ترسل.
والی قهستان و حاکم سیستان از جانب مأمون
عباسی به سال ۱۹۹ هـ . ق. صاحب تاریخ
سیستان گوید: مأمون لیث بن فضل را که او را
ابن ترسل گفتندی سیستان ...
والی قهستان و حاکم سیستان از جانب مأمون
عباسی به سال ۱۹۹ هـ . ق. صاحب تاریخ
سیستان گوید: مأمون لیث بن فضل را که او را
ابن ترسل گفتندی سیستان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن سعد، مکنی به
ابی الحارث. از اصحاب مالک بن انس و از
رواة او. او راست: کتاب التاریخ و کتاب
مسائل فقه. وی از معاویةبن صالح و
عبدالعزیزبن ابی سلمة و اباالنضر روایت کند.
و به روزگار ...
ابی الحارث. از اصحاب مالک بن انس و از
رواة او. او راست: کتاب التاریخ و کتاب
مسائل فقه. وی از معاویةبن صالح و
عبدالعزیزبن ابی سلمة و اباالنضر روایت کند.
و به روزگار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن سودبن اسلم بن الحافی. از
قضاعة، از حمیر. جدی جاهلی است قبائل
بسیار از فرزندان وی متفرع شده اند، از
پسرش زید. رجوع به وفیات الاعیان و
سبائک الذهب ص ۲۳ شود. (الاعلام زرکلی
ج ۳).
قضاعة، از حمیر. جدی جاهلی است قبائل
بسیار از فرزندان وی متفرع شده اند، از
پسرش زید. رجوع به وفیات الاعیان و
سبائک الذهب ص ۲۳ شود. (الاعلام زرکلی
ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن علی بن اللیث الصفار. یکی
از ملوک سلسلهٔ صفاریه در سیستان. وی پس
از پسرعم خویش طاهربن محمد (۲۹۶
هـ . ق.) به ولایت رسید و بلاد فارس را نیز
ضمیمهٔ ملک خویش گردانید و قصد ...
از ملوک سلسلهٔ صفاریه در سیستان. وی پس
از پسرعم خویش طاهربن محمد (۲۹۶
هـ . ق.) به ولایت رسید و بلاد فارس را نیز
ضمیمهٔ ملک خویش گردانید و قصد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن مظفربن نصربن سیار.
صاحب خلیل و مؤلف کتاب العین و آنگاه که
لغویین لیث مطلق گویند مراد همین کس
است، چنانکه جوالیقی در المعرب و جز آن.
یاقوت گوید: اللیث بن المظفر کذا قال
الازهری فی ...
صاحب خلیل و مؤلف کتاب العین و آنگاه که
لغویین لیث مطلق گویند مراد همین کس
است، چنانکه جوالیقی در المعرب و جز آن.
یاقوت گوید: اللیث بن المظفر کذا قال
الازهری فی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن معاذ. ذکره بعضهم و
لایصح انما هو تابعی ارسل حدیثاً قال الفاکهی
فی کتاب مکة حدثنی عبداللََّه بن عمر،یعنی
ابن ابان حدثنا سعیدبن سالم عن عثمان بن
ساج عن ابن کثیر عن لیث بن معاذ ...
لایصح انما هو تابعی ارسل حدیثاً قال الفاکهی
فی کتاب مکة حدثنی عبداللََّه بن عمر،یعنی
ابن ابان حدثنا سعیدبن سالم عن عثمان بن
ساج عن ابن کثیر عن لیث بن معاذ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن معدل بن حاتم بن ماهان بن
کیخسروبن اردشیربن قبادبن خسرو ابرویزبن
هرمزدبن خسرو انوشروان بن قبادبن فیروزبن
یزدجردبن بهرام جور... نام پدر یعقوب
مؤسس سلسلهٔ صفاری است. (تاریخ
سیستان ص ۲۰۰). نام پدر عمرو ...
کیخسروبن اردشیربن قبادبن خسرو ابرویزبن
هرمزدبن خسرو انوشروان بن قبادبن فیروزبن
یزدجردبن بهرام جور... نام پدر یعقوب
مؤسس سلسلهٔ صفاری است. (تاریخ
سیستان ص ۲۰۰). نام پدر عمرو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) ابن یحیی بن مسعد. محدث
است و گوید: ان عمربن عبدالعزیز قدم علیه
بعض اهل المدینة فجعل یسأله عن اهل المدینة
فقال ما فعل المساکین الذین کانوا یجلسون
فی مکان کذا و کذا قال قد قاموا ...
است و گوید: ان عمربن عبدالعزیز قدم علیه
بعض اهل المدینة فجعل یسأله عن اهل المدینة
فقال ما فعل المساکین الذین کانوا یجلسون
فی مکان کذا و کذا قال قد قاموا ...