لجون
The entry is a dictionary list for the word لجون
لجون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ ] (ع مص) سرکش گردیدن ناقه.
لَجان. || گران رفتن ناقه. (منتهی الارب).
گران رو شدن شتر. (تاج المصادر).
لَجان. || گران رفتن ناقه. (منتهی الارب).
گران رو شدن شتر. (تاج المصادر).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (ع ص) شتر سرکش گران رفتار.
(مذکر و مؤنث در وی یکسان است). (منتهی
الارب). استر گران رو. (مهذب الاسماء).
(مذکر و مؤنث در وی یکسان است). (منتهی
الارب). استر گران رو. (مهذب الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ جْ جو ] (اِخ) نام شهری به اردن،
میان آن و طبریه بیست میل و به رملهٔ شهر
فلسطین چهل میل است. بدانجا صخرهٔ گردی
است در وسط شهر و بر آن قبتی است که
برخی گمان برند مسجد ...
میان آن و طبریه بیست میل و به رملهٔ شهر
فلسطین چهل میل است. بدانجا صخرهٔ گردی
است در وسط شهر و بر آن قبتی است که
برخی گمان برند مسجد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ جْ جو ] (اِخ) نام چمنی به درازای
شش میل. باطلاقی در زمستان و تابستان.
(معجم البلدان).
شش میل. باطلاقی در زمستان و تابستان.
(معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ جْ جو ] (اِخ) نام موضعی به راه
مکه از جانب شام نزدیک تیماء. راعی در گفتهٔ
خویش آن را لجان خوانده است :
فقلت والحرّة الرّجلاء دونهم
و بطن لجّان امّا اعتادنی ذکری
صلی علی عزّة الرحمن ...
مکه از جانب شام نزدیک تیماء. راعی در گفتهٔ
خویش آن را لجان خوانده است :
فقلت والحرّة الرّجلاء دونهم
و بطن لجّان امّا اعتادنی ذکری
صلی علی عزّة الرحمن ...