İstilhâk - استلحاق
The entry is a dictionary list for the word İstilhâk - استلحاق
استلحاق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تِ ] (ع مص) خواندن تا بهم
شوند. (منتهی الارب). || دعوی کردن که
فرزند آن من است. (تاج المصادر بیهقی)
(زوزنی). به خود نسبت دادن و خواندن
چیزی را. به خود بازبستن: استلحاق ...
شوند. (منتهی الارب). || دعوی کردن که
فرزند آن من است. (تاج المصادر بیهقی)
(زوزنی). به خود نسبت دادن و خواندن
چیزی را. به خود بازبستن: استلحاق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - فراخواندن کسانی را برای به هم آمدن ، درخواست ملحق
گردیدن . 2 - دعوی کردن که فرزند از آن من است ، به خود نسبت دادن .
گردیدن . 2 - دعوی کردن که فرزند از آن من است ، به خود نسبت دادن .