مجلد
The entry is a dictionary list for the word مجلد
مجلد Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
buzlu; ciltçi; mücellit
Arapça - Türkçe sözlük
I
مُجَلَّد
buzlu
Anlamı: buz tutmuş olan
II
مُجَلِّد
1. mücellit
Anlamı: ciltçi
2. ciltçi
Anlamı: kitapları ciltleyen kimse, mücellit
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ لَ ] (ع اِ) پوست پاره ای که زن
نواحه بر روی زند بدان. ج، مَجالید. (منتهی
الارب) (آنندراج). پوست پاره ای که زن
نوحه کننده بر روی خود زند. (ناظم الاطباء)
(از ذیل اقرب الموارد). ...
نواحه بر روی زند بدان. ج، مَجالید. (منتهی
الارب) (آنندراج). پوست پاره ای که زن
نوحه کننده بر روی خود زند. (ناظم الاطباء)
(از ذیل اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ جَ لْ لِ ] (ع ص) صحاف. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن که کتابها
را جلد می کند. (از ذیل اقرب الموارد).
جلدگر. جلدساز. پوست گر. آن که کراسه را
پوست کند. آن که کتاب را پشت کند.
(یادداشت ...
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن که کتابها
را جلد می کند. (از ذیل اقرب الموارد).
جلدگر. جلدساز. پوست گر. آن که کراسه را
پوست کند. آن که کتاب را پشت کند.
(یادداشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ جَ لْ لَ ] (ع ص) مقداری است از
بار معلوم الکیل و الوزن. (منتهی الارب)
(آنندراج). مقداری از بار که وزن و کیل آن
معلوم باشد. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب
الموارد). - ...
بار معلوم الکیل و الوزن. (منتهی الارب)
(آنندراج). مقداری از بار که وزن و کیل آن
معلوم باشد. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب
الموارد). - ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ جَ لَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - کتاب جلد کرده شده . 2 - واحدی برای شمارش کتاب .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ جَ لَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - کتاب جلد کرده شده . 2 - واحدی برای شمارش کتاب .
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مُجَلَّدٌ
[mu'ʒalːad]
n m
جُزْءٌ مِنْ مَجْموعَةِ كُتُبٍ m volume
◊
كِتابٌ في ثلاثَةِ مُجَلَّداتٍ — un livre en trois volumes
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُجَلّد: مُجَمّدٌ بِالبُرُودَة
frozen, iced, icy, ice-covered, glaciated, frosted, congealed
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُجَلّد: جُزْءٌ مِنْ كِتَابٍ أو مَجْمُوعَةِ كُتُب
volume, tome
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
مُجَلَّدٌ
мн. مُجَلَّدَاتٌ
1.
1) замороженный
2) переплетённый; 2. мн. том, книга
II
مُجَلِّدٌ
переплётчик
* * *
уаа=
том (книги)