مادر
The entry is a dictionary list for the word مادر
مادر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
anne
Farsça - Türkçe sözlük
anne, ana
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (اِ) ترجمهٔ «ام» که والده باشد.
(آنندراج). زنی که یک یا چند بچه بدنیا آورده
باشد. (ناظم الاطباء). ام. والده. ماما. مام. ماد.
مار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ماد.
مار. پهلوی، «ماتر»، «مات» ظاهراً از
«ماتا»، حالت فاعلی از ...
(آنندراج). زنی که یک یا چند بچه بدنیا آورده
باشد. (ناظم الاطباء). ام. والده. ماما. مام. ماد.
مار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ماد.
مار. پهلوی، «ماتر»، «مات» ظاهراً از
«ماتا»، حالت فاعلی از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دَ) 1 - (اِ.) زنی که دارای فرزند است ؛ مام ، والده ، ام . 2 - (ص .) اصلی ،
اولیه ، نخستین : صنایع مادر. 3 - زمین ، خاک . ؛ ~ ِ فولادزره کنایه از: زن پیر و
چاق و مهیب و بدجنس .
اولیه ، نخستین : صنایع مادر. 3 - زمین ، خاک . ؛ ~ ِ فولادزره کنایه از: زن پیر و
چاق و مهیب و بدجنس .