لرزان
The entry is a dictionary list for the word لرزان
لرزان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (نف، ق) نعت فاعلی از لرزیدن.
لرزنده. در حال لرزیدن . مرتجف. متزلزل.
مرتعد. مرتعش. مترجرج. رجراج. رَجراجة.
(منتهی الارب):
بالا چون سرو نورسیده بهاری
کوهی لرزان میان ساق و میان بر
صبر نماندم چو این بدیدم گفتم
خه که ...
لرزنده. در حال لرزیدن . مرتجف. متزلزل.
مرتعد. مرتعش. مترجرج. رجراج. رَجراجة.
(منتهی الارب):
بالا چون سرو نورسیده بهاری
کوهی لرزان میان ساق و میان بر
صبر نماندم چو این بدیدم گفتم
خه که ...