قناد
The entry is a dictionary list for the word قناد
قناد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
şekerci, tatlıcı
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ نْ نا ] (از ع، ص، اِ) قندساز و
حلوایی. (آنندراج). قندریز. شیرینی ساز.
(یادداشت مؤلف). شیرینی فروش. شیرینی پز.
شکرریز.
- قنادخانه؛ جائی که قندسازان در آنجا
قند سازند. (غیاث اللغات) (آنندراج).
حلوایی. (آنندراج). قندریز. شیرینی ساز.
(یادداشت مؤلف). شیرینی فروش. شیرینی پز.
شکرریز.
- قنادخانه؛ جائی که قندسازان در آنجا
قند سازند. (غیاث اللغات) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) موضعی است در مشرق
واسط. (منتهی الارب). و نصر گوید: آن
نزدیک حوز است. (معجم البلدان).
واسط. (منتهی الارب). و نصر گوید: آن
نزدیک حوز است. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ نْ نا ] (اِخ) ابواسامة جد عمروبن
حمادبن طلحة از راویان است. (از لباب
الانساب).
حمادبن طلحة از راویان است. (از لباب
الانساب).