قدرت
The entry is a dictionary list for the word قدرت
قدرت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
güç, otorite, iktidar
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ رَ ] (ع مص) قدرة. توانستن.
توانائی داشتن. رجوع به قدرة و قدران
شود:
میرسد مست و جهانسوز و که دارد قدرت
که سر راه به آن شعلهٔ آتش گیرد.
کافی سبزواری (از آنندراج).
سرحد خلقت شده بازار او
بکری ...
توانائی داشتن. رجوع به قدرة و قدران
شود:
میرسد مست و جهانسوز و که دارد قدرت
که سر راه به آن شعلهٔ آتش گیرد.
کافی سبزواری (از آنندراج).
سرحد خلقت شده بازار او
بکری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ رَ ] (اِخ) (شیخ...) از شاعران
هندوستان است که منشی حاکم بهوپال بوده و
آثار قلمی نظمی و نثری دارد. از جمله آنها
است: ۱ -حکایات قدرت. ۲ -دیوان
قدرت. وی به سال ...
هندوستان است که منشی حاکم بهوپال بوده و
آثار قلمی نظمی و نثری دارد. از جمله آنها
است: ۱ -حکایات قدرت. ۲ -دیوان
قدرت. وی به سال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ رَ ] (اِخ) شاه قدرت اللََّه. از
شاعران دهلوی هندوستان است که دیوانی
بیست هزار بیتی و منظومه ای موسوم به
نتایج الافکار داشته و به سال ۱۲۰۵ هـ . ق. در
مرشدآباد هند درگذشته است. این از اشعار
اوست:
ز ...
شاعران دهلوی هندوستان است که دیوانی
بیست هزار بیتی و منظومه ای موسوم به
نتایج الافکار داشته و به سال ۱۲۰۵ هـ . ق. در
مرشدآباد هند درگذشته است. این از اشعار
اوست:
ز ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
autorytet; bezczelność; czelność; energia; moc; mocarstwo; nerw; odwaga; pełnomocnictwo; potęga; powaga; prawo; siła; suwerenność; tupet; władza; zarząd