فلجان
The entry is a dictionary list for the word فلجان
فلجان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (ع اِ) سواقی الزرع. (تاج
العروس). درختی است: نبیة؛ شاخ درخت
فلجان. (از منتهی الارب). || پوست
گورخر. (یادداشت مؤلف از ابن الندیم). و
الروم یکتب فی الحریر الابیض و الرق و غیره،
و ...
العروس). درختی است: نبیة؛ شاخ درخت
فلجان. (از منتهی الارب). || پوست
گورخر. (یادداشت مؤلف از ابن الندیم). و
الروم یکتب فی الحریر الابیض و الرق و غیره،
و ...