غربی
The entry is a dictionary list for the word غربی
غربی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ص نسبی) منسوب به غرب .
مقابل شرقی. مغربی : {/Bوَ مََا کُنْتَ
بِجََانِبِ اَلْغَرْبِیِّ إِذْ قَضَیْنََا إِلی ََ مُوسَی اَلْأَمْرَ.
۱-۱۰۲۸:۴۴/}(قرآن ۲۸/۴۴). حکایت باغ غربی و
آمدن خواجه. (تاریخ بیهقی چ ادیب
ص ...
مقابل شرقی. مغربی : {/Bوَ مََا کُنْتَ
بِجََانِبِ اَلْغَرْبِیِّ إِذْ قَضَیْنََا إِلی ََ مُوسَی اَلْأَمْرَ.
۱-۱۰۲۸:۴۴/}(قرآن ۲۸/۴۴). حکایت باغ غربی و
آمدن خواجه. (تاریخ بیهقی چ ادیب
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) دهی است از دهستان از
بخش خفر شهرستان جهرم. در ۳هزارگزی
جنوب باب انار و در ۱۵۰۰گزی جنوب
شوسهٔ شیراز به جهرم قرار دارد. جلگه ای و
گرمسیر مالاریائی است. سکنهٔ آن ۳۶۱ تن و
مذهب آنان تشیع ...
بخش خفر شهرستان جهرم. در ۳هزارگزی
جنوب باب انار و در ۱۵۰۰گزی جنوب
شوسهٔ شیراز به جهرم قرار دارد. جلگه ای و
گرمسیر مالاریائی است. سکنهٔ آن ۳۶۱ تن و
مذهب آنان تشیع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) (الوادی الـ ...) ناحیه ای است
در حاکم نشین فزان در طرابلس غرب. این
وادی از ۱۰۴کیلومتری شمال غربی ناحیهٔ
مزروق به جنوب غربی امتداد یافته است و در
قسمت فوقانی ۱۱ قریه دارد که هرکدام از ...
در حاکم نشین فزان در طرابلس غرب. این
وادی از ۱۰۴کیلومتری شمال غربی ناحیهٔ
مزروق به جنوب غربی امتداد یافته است و در
قسمت فوقانی ۱۱ قریه دارد که هرکدام از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رَ بی ی ] (ص نسبی) منسوب است
به باب الغربیة که محله ای است به بغداد و در
آنسوی شط قرار دارد. (از انساب سمعانی).
در معجم البلدان غَرَبة به یکی از دروازه های
بزرگ دارالخلافهٔ بغداد ...
به باب الغربیة که محله ای است به بغداد و در
آنسوی شط قرار دارد. (از انساب سمعانی).
در معجم البلدان غَرَبة به یکی از دروازه های
بزرگ دارالخلافهٔ بغداد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) (۳۹۷ یا ۳۹۸ -۴۶۴
هـ . ق.) ابوالخطاب نصربن احمدبن عبداللََّه بن
البطر القاری الغربی. از اصحاب محاملی و
عمر سماع کرد و اصحاب حدیث به سوی او
رفتند. وی از جماعتی منفرداً روایت کرد، ...
هـ . ق.) ابوالخطاب نصربن احمدبن عبداللََّه بن
البطر القاری الغربی. از اصحاب محاملی و
عمر سماع کرد و اصحاب حدیث به سوی او
رفتند. وی از جماعتی منفرداً روایت کرد، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) (عمار الـ ...) عمار راشدی،
متوفی به سال ۱۲۵۱ م. معروف: غربی شاعر
و ادیب بود. رجوع به عمار شود. (از اعلام
زرکلی چ ۱).
متوفی به سال ۱۲۵۱ م. معروف: غربی شاعر
و ادیب بود. رجوع به عمار شود. (از اعلام
زرکلی چ ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(غَ) (ص نسب .) 1 - منسوب به غرب . 2 - از مردم شمال آفریقا. 3 - مراکشی . در
اصطلاح مورخان عهد مغول به خراسان و مازندران و عراق و آذربایجان و موصل و گرجستان
و روم شرقی اطلاق می شده .
اصطلاح مورخان عهد مغول به خراسان و مازندران و عراق و آذربایجان و موصل و گرجستان
و روم شرقی اطلاق می شده .