عمله
The entry is a dictionary list for the word عمله
عمله Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
amele; ırgat
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مَ لَ ] (اِخ) نام تیره ای است از بهمنی
از شعبهٔ لیراوی، از ایلات کوه گیلویهٔ فارس.
(از جغرافیای سیاسی کیهان ص ۸۹).
از شعبهٔ لیراوی، از ایلات کوه گیلویهٔ فارس.
(از جغرافیای سیاسی کیهان ص ۸۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مَ لَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه.
۳۶۰ تن سکنه دارد. آب آن از چم لوخ و
محصول آن غلات، حبوب، چغندر قند،
توتون و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۵).
میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه.
۳۶۰ تن سکنه دارد. آب آن از چم لوخ و
محصول آن غلات، حبوب، چغندر قند،
توتون و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عَ مَ لِ) [ ع . عملة ] (اِ. ص .) 1 - ج . عامل . 2 - در فارسی به معنی کارگر،
مزدبگیر.
مزدبگیر.