علوی
The entry is a dictionary list for the word علوی
علوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
alevî
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لْ / عِ لْ / عَ لْ ] (از ع، ص نسبی)
منسوب به «علو» خلاف سفل. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || ملک و
فرشته. (برهان) (غیاث اللغات) (ناظم
الاطباء). || کوکب. (غیاث) ...
منسوب به «علو» خلاف سفل. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || ملک و
فرشته. (برهان) (غیاث اللغات) (ناظم
الاطباء). || کوکب. (غیاث) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ وی ی ] (ص نسبی) منسوب به
«عالیهٔ» نجد (برخلاف قیاس). رجوع به
«عالیة» و عالی شود. و در شعر مراربن منقذ
فقعسی آمده است :
إذا هب علوی الریاح وجدتنی
کأنی لعلوی الریاح نسیب.
(از معجم البلدان).
«عالیهٔ» نجد (برخلاف قیاس). رجوع به
«عالیة» و عالی شود. و در شعر مراربن منقذ
فقعسی آمده است :
إذا هب علوی الریاح وجدتنی
کأنی لعلوی الریاح نسیب.
(از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لْ ] (اِخ) مصطفی. وی از فضلای
مصر است که در سال ۱۲۶۷ هـ . ق. متولد شد
و در ۱۳۰۲ هـ . ق. در سن سی وپنج سالگی
درگذشت. او راست: الثمرة الوافیة، در علم
جغرافی. (از ...
مصر است که در سال ۱۲۶۷ هـ . ق. متولد شد
و در ۱۳۰۲ هـ . ق. در سن سی وپنج سالگی
درگذشت. او راست: الثمرة الوافیة، در علم
جغرافی. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (ص نسبی) منسوب به علی.
رجوع به علی شود. کسی که از اولاد علی بن
ابی طالب (ع) باشد. (ناظم الاطباء). مصطلح
آن است که کسی را که از اولاد علی و فاطمه
رجوع به علی شود. کسی که از اولاد علی بن
ابی طالب (ع) باشد. (ناظم الاطباء). مصطلح
آن است که کسی را که از اولاد علی و فاطمه
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) متوفی در سال ۹۹۳ هـ . ق. او
را دیوانی است به ترکی. و در کتاب زبدة
الاشعار، ۶۸ بیت از وی نقل شده است.
را دیوانی است به ترکی. و در کتاب زبدة
الاشعار، ۶۸ بیت از وی نقل شده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
مشهد اردهار بخش قمصر شهرستان کاشان
واقع در ۵۸ هزارگزی شمال باختری قمصر،
در سر راه فرعی کاشان به مشهد اردهار.
ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر. سکنهٔ آن
۴۰۰ تن است. آب ...
مشهد اردهار بخش قمصر شهرستان کاشان
واقع در ۵۸ هزارگزی شمال باختری قمصر،
در سر راه فرعی کاشان به مشهد اردهار.
ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر. سکنهٔ آن
۴۰۰ تن است. آب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
تُرک شهرستان ملایر واقع در ۳۳ هزارگزی
شمال خاوری شهر ملایر و ۲۱ هزارگزی
خاور راه شوسهٔ ملایر به همدان. ناحیه ایست
جلگه، و دارای آب و هوای معتدل و
مالاریایی. ...
تُرک شهرستان ملایر واقع در ۳۳ هزارگزی
شمال خاوری شهر ملایر و ۲۱ هزارگزی
خاور راه شوسهٔ ملایر به همدان. ناحیه ایست
جلگه، و دارای آب و هوای معتدل و
مالاریایی. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) ده مخروبه ایست از
بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا.
(فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱۰).
بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا.
(فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) ابن سیداحمدبن
عبدالرحمان سقاف شافعی. رجوع به علوی
سقاف شود.
عبدالرحمان سقاف شافعی. رجوع به علوی
سقاف شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) احمدبن ابوبکربن
سمیط. از متصوفه است و او راست: منهل
الورّاد من فیض الامداد بشرح ابیات القطب
عبداللََّه بن علوی الحداد. (از معجم المؤلفین
ج ۱ ص ۱۷۶ از فهرس التصوف ص ۴۸).
سمیط. از متصوفه است و او راست: منهل
الورّاد من فیض الامداد بشرح ابیات القطب
عبداللََّه بن علوی الحداد. (از معجم المؤلفین
ج ۱ ص ۱۷۶ از فهرس التصوف ص ۴۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) احمدبن زین بن علوی بن
احمد. از متصوفهٔ حضرموت. رجوع به علوی
حبشی شود.
احمد. از متصوفهٔ حضرموت. رجوع به علوی
حبشی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) احمدبن زین العابدین. او
راست: مناهج الاخبار فی شرح الاستبصار،
که در سال ۱۰۳۹ هـ . ق. آن را به پایان رسانده
است. (از معجم المؤلفین ج ۱ ص ۲۲۹ از
اعیان الشیعة ج ۳۲ ص ۴۱۰).
راست: مناهج الاخبار فی شرح الاستبصار،
که در سال ۱۰۳۹ هـ . ق. آن را به پایان رسانده
است. (از معجم المؤلفین ج ۱ ص ۲۲۹ از
اعیان الشیعة ج ۳۲ ص ۴۱۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) جعفربن محمدبن
جعفربن حسن بن جعفربن حسن بن حسن بن
علی بن ابی طالب. رجوع به علوی بغدادی
شود.
جعفربن حسن بن جعفربن حسن بن حسن بن
علی بن ابی طالب. رجوع به علوی بغدادی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) حسن بن حمزةبن
علی بن عبداللََّه بن محمدبن حسن بن حسین
علوی طبری مرعشی. رجوع به علوی
مرعشی شود.
علی بن عبداللََّه بن محمدبن حسن بن حسین
علوی طبری مرعشی. رجوع به علوی
مرعشی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) حسن بن علی بن داود
علوی صنعانی مؤیدی زیدی. رجوع به علوی
زیدی شود.
علوی صنعانی مؤیدی زیدی. رجوع به علوی
زیدی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) حسن بن محمدبن
احمدبن یحیی زیدی. رجوع به علوی یمنی
شود.
احمدبن یحیی زیدی. رجوع به علوی یمنی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) حسن بن محمدبن
یحیی بن حسن بن جعفر حسینی. رجوع به
علوی بغدادی شود.
یحیی بن حسن بن جعفر حسینی. رجوع به
علوی بغدادی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) حسین بن محمدبن
عبداللََّه مکنی به ابوعلی. رجوع به حسین
حسنی شود.
عبداللََّه مکنی به ابوعلی. رجوع به حسین
حسنی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) سلیمان بن ابراهیم بن
عمر علوی تعزی یمنی، مکنی به ابوالربیع، و
ملقب به نفیس الدین. رجوع به علوی تعزی
شود.
عمر علوی تعزی یمنی، مکنی به ابوالربیع، و
ملقب به نفیس الدین. رجوع به علوی تعزی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) طاهربن حسین ابن
طاهربن محمد. رجوع به علوی حسینی شود.
طاهربن محمد. رجوع به علوی حسینی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عباس بن سلطان
عبدالرحمان علوی، مکنی به ابوالفضل. او را
مجموعه ایست. وفات وی در سال ۱۲۹۶
هـ . ق. بود. (از معجم المؤلفین ج ۵ ص ۶۰).
عبدالرحمان علوی، مکنی به ابوالفضل. او را
مجموعه ایست. وفات وی در سال ۱۲۹۶
هـ . ق. بود. (از معجم المؤلفین ج ۵ ص ۶۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عبدالرحمان بن
ابراهیم بن اسماعیل بن عبداللََّه بن
عبدالرحمان بن محمدبن یوسف علوی یمانی
زبیدی. رجوع به علوی زبیدی شود.
ابراهیم بن اسماعیل بن عبداللََّه بن
عبدالرحمان بن محمدبن یوسف علوی یمانی
زبیدی. رجوع به علوی زبیدی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عبدالرحمان بن محمد
یوسف بن عمربن علی بن ابی بکر علوی
زبیدی یمانی حنفی، ملقب به وجیه الدین.
رجوع به علوی زبیدی شود.
یوسف بن عمربن علی بن ابی بکر علوی
زبیدی یمانی حنفی، ملقب به وجیه الدین.
رجوع به علوی زبیدی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عبدالسلام بن عمر علوی
حسنی. رجوع به علوی حسنی شود.
حسنی. رجوع به علوی حسنی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عبدالسلام الضریربن
سلطان محمدبن عبداللََّه بن اسماعیل علوی
حسنی. رجوع به علوی حسنی شود.
سلطان محمدبن عبداللََّه بن اسماعیل علوی
حسنی. رجوع به علوی حسنی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عبدالصمدبن عبداللََّه
علوی دامغانی، ملقب به شمس الدین. رجوع
به علوی دامغانی شود.
علوی دامغانی، ملقب به شمس الدین. رجوع
به علوی دامغانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عبداللََّه بن علی بن
ابی المحاسن بن سعدبن مهدی علوی محمدی.
رجوع به علوی محمدی شود.
ابی المحاسن بن سعدبن مهدی علوی محمدی.
رجوع به علوی محمدی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لَ ] (اِخ) عبیداللََّه بن علی بن
ابراهیم بن حسن بن عبیداللََّه بن عباس علوی.
وی فقیه بود و ابتدا در بغداد میزیست، سپس
به مصر رفت و در سال ۳۱۲ هـ . ق. در آنجا
درگذشت. او راست: ...
ابراهیم بن حسن بن عبیداللََّه بن عباس علوی.
وی فقیه بود و ابتدا در بغداد میزیست، سپس
به مصر رفت و در سال ۳۱۲ هـ . ق. در آنجا
درگذشت. او راست: ...