عظمی
The entry is a dictionary list for the word عظمی
عظمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ص نسبی) منسوب به عظم.
استخوانی. رجوع به عظم شود. || کبوتر که
رنگش مایل به سپیدی باشد. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد).
استخوانی. رجوع به عظم شود. || کبوتر که
رنگش مایل به سپیدی باشد. (منتهی الارب)
(از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ ما ] (ع ن تف) مؤنث اعظم.
بزرگ و بزرگتر. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
مصیبت عظمی. موهبت عظمی : در آن
عرصهٔ عظمی و انجمن کبری اول خطابی کند،
سؤال از ایشان کند. (کشف الاسرار ج ۲ ص
۵۲۸). عرض کرامت ...
بزرگ و بزرگتر. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
مصیبت عظمی. موهبت عظمی : در آن
عرصهٔ عظمی و انجمن کبری اول خطابی کند،
سؤال از ایشان کند. (کشف الاسرار ج ۲ ص
۵۲۸). عرض کرامت ...