عاطفت
The entry is a dictionary list for the word عاطفت
عاطفت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طِ فَ ] (ع اِمص) عاطفة. عاطفه.
مهربانی. مهر: پادشاه باید خدمتگذاران را
از عاطفت و کرامت خویش چندان محروم
نگرداند که بیکبارگی برمند و نومید گردند.
(کلیله و دمنه).
یکی عاطفت سیرت خویش کرد
درم داد و تیمار درویش کرد.
سعدی (بوستان).
و ...
مهربانی. مهر: پادشاه باید خدمتگذاران را
از عاطفت و کرامت خویش چندان محروم
نگرداند که بیکبارگی برمند و نومید گردند.
(کلیله و دمنه).
یکی عاطفت سیرت خویش کرد
درم داد و تیمار درویش کرد.
سعدی (بوستان).
و ...