صید
The entry is a dictionary list for the word صید
صید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (ع اِ) شکار. (منتهی الارب)
(غیاث اللغات). آنچه بگیرند از وحش و جز
آن. (مهذب الاسماء). شکاری. (مجمل اللغة).
نخجیر:
جمله صید این جهانیم ای پسر
ما چو صعوه مرگ بر سان زغن.رودکی.
مرا چشم زخمی عجب رو نمود
که دهر ...
(غیاث اللغات). آنچه بگیرند از وحش و جز
آن. (مهذب الاسماء). شکاری. (مجمل اللغة).
نخجیر:
جمله صید این جهانیم ای پسر
ما چو صعوه مرگ بر سان زغن.رودکی.
مرا چشم زخمی عجب رو نمود
که دهر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (اِخ) کوه بزرگ و مرتفعی است
به یمن در مخلاف جعفر و در قلهٔ آن حصاری
است موسوم به سماره. (معجم البلدان).
به یمن در مخلاف جعفر و در قلهٔ آن حصاری
است موسوم به سماره. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ یَ ] (ع مص) شکار کردن.
|| سر بلند داشتن از کبر. || کج گردن
شدن. (منتهی الارب).
|| سر بلند داشتن از کبر. || کج گردن
شدن. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صی / صَ یَ ] (ع اِ) بیماری است
شتران را که بدان بینی آنها آب راند و بدان
جهت سر را بلند دارند. (منتهی الارب).
شتران را که بدان بینی آنها آب راند و بدان
جهت سر را بلند دارند. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(صَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) شکار کردن . 2 - (اِ.) شکار. 3 - آن چه که شکار کنند.