صماخ
The entry is a dictionary list for the word صماخ
صماخ Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
صِماخ [مفرد]: ج أَصْمِخة وصُمُخ
• صِماخ الأذن: (شر) قناة الأذن الخارجيّة التي تنتهي عند الطَّبْلة، وهي مدخل الصَّوت| ضرَب اللهُ على صِماخه: أنامه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (ع اِ) سوراخ گوش. (منتهی
الارب) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات).
سوراخ باطنی گوش. || گوش. || آب کم.
(منتهی الارب). || سوراخ دیده. (بحر
الجواهر) (از آنندراج) (غیاث اللغات).
الارب) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات).
سوراخ باطنی گوش. || گوش. || آب کم.
(منتهی الارب). || سوراخ دیده. (بحر
الجواهر) (از آنندراج) (غیاث اللغات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (اِخ) حفصی آرد: از نواحی
یمامة یا نجد است و آن کوهی است و به قرب
آن دهی است که آنرا خلیف صماخ گویند.
(معجم البلدان).
یمامة یا نجد است و آن کوهی است و به قرب
آن دهی است که آنرا خلیف صماخ گویند.
(معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صُ ] (ع اِ) شاید که مشتق از دردی
بود در صماخ و آن شکافتن گوش است چه
این کلمه بر وزن ادواء (بیماریها) است، چون:
سُعال و زُکام و حُلاق. (معجم البلدان).
بود در صماخ و آن شکافتن گوش است چه
این کلمه بر وزن ادواء (بیماریها) است، چون:
سُعال و زُکام و حُلاق. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) آبی است بر یک منزلی
واسط آنرا که قصد مکه دارد. ابوعبداللََّه
سکونی آرد: صماخ از آبها است که بین دو
جبل طی و جبالی که بین آن و تیماء است
قرار دارد. یاقوت گوید: ندانم آن ...
واسط آنرا که قصد مکه دارد. ابوعبداللََّه
سکونی آرد: صماخ از آبها است که بین دو
جبل طی و جبالی که بین آن و تیماء است
قرار دارد. یاقوت گوید: ندانم آن ...