صدیق
The entry is a dictionary list for the word صدیق
صدیق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (ع ص، اِ) دوست. (منتهی
الارب) (ربنجنی) (مهذب الاسماء) (ترجمان
علامهٔ جرجانی). ج، اصدقاء. صُدَقاء.
صُدقان. جج، اصادق. (منتهی الارب). دوست
خالص ضد عدوّ. یکدل. یکدله. هوالذی لم
یدع شیئاً مما اظهره باللسان الا حققه بقلبه ...
الارب) (ربنجنی) (مهذب الاسماء) (ترجمان
علامهٔ جرجانی). ج، اصدقاء. صُدَقاء.
صُدقان. جج، اصادق. (منتهی الارب). دوست
خالص ضد عدوّ. یکدل. یکدله. هوالذی لم
یدع شیئاً مما اظهره باللسان الا حققه بقلبه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (اِخ) دهی از دهستان
باراندوزچای بخش حومهٔ شهرستان ارومیّه
۱۵هزارگزی جنوب باختری اورمیه.
۲هزارگزی جنوب راه ارابه رو زیوه.
کوهستانی. سردسیر. سالم. سکنهٔ آن ۲۵ تن.
آب آن از چشمه. محصول آن غلات، توتون.
شغل اهالی زراعت و گله داری ...
باراندوزچای بخش حومهٔ شهرستان ارومیّه
۱۵هزارگزی جنوب باختری اورمیه.
۲هزارگزی جنوب راه ارابه رو زیوه.
کوهستانی. سردسیر. سالم. سکنهٔ آن ۲۵ تن.
آب آن از چشمه. محصول آن غلات، توتون.
شغل اهالی زراعت و گله داری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ دْ دی ] (ع ص) مرد
بسیارصدق. دائم الصدق. آنکه قول خود را
بفعل خود راست گرداند. (منتهی الارب).
سخت راستگو. (ترجمان علامهٔ جرجانی)
(مهذب الاسماء). بسیار راستگو. (غیاث
اللغات):
توفیق رفیق اهل تصدیق شود
زندیق در این طریق صدیق شود.خاقانی.
اندر ...
بسیارصدق. دائم الصدق. آنکه قول خود را
بفعل خود راست گرداند. (منتهی الارب).
سخت راستگو. (ترجمان علامهٔ جرجانی)
(مهذب الاسماء). بسیار راستگو. (غیاث
اللغات):
توفیق رفیق اهل تصدیق شود
زندیق در این طریق صدیق شود.خاقانی.
اندر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ دْ دی ] (اِخ) یکی از درجات
خمسهٔ دینی مانویه است: معلمین درجهٔ اول
مشمسین. دویم قسسین. سوم صدیقین...
خمسهٔ دینی مانویه است: معلمین درجهٔ اول
مشمسین. دویم قسسین. سوم صدیقین...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ دْ دی ] (اِخ) لقب ابوبکربن
ابی قحافة است :
وگر بصدق بماندی کسی بدین صدیق
وگر بعدل بماندی کسی بدین عمر.
ناصرخسرو.
صدیق بصدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود.نظامی.
تریاک در دهان رسول آفرید حق
صدیق را ...
ابی قحافة است :
وگر بصدق بماندی کسی بدین صدیق
وگر بعدل بماندی کسی بدین عمر.
ناصرخسرو.
صدیق بصدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود.نظامی.
تریاک در دهان رسول آفرید حق
صدیق را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ دْ دی ] (اِخ) لقب یوسف
پیغامبر:
یوسف صدیق چون بربست نطق
از قضا موسی پیغمبر بزاد.خاقانی.
خاقانیا چه ترسی از اخوان گرگ فعل
چون در ظلال یوسف صدیق دیگری.خاقانی.
آن را که بصارت نبود، یوسف صدیق
جائی بفروشد ...
پیغامبر:
یوسف صدیق چون بربست نطق
از قضا موسی پیغمبر بزاد.خاقانی.
خاقانیا چه ترسی از اخوان گرگ فعل
چون در ظلال یوسف صدیق دیگری.خاقانی.
آن را که بصارت نبود، یوسف صدیق
جائی بفروشد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ دْ دی ] (اِخ) در بعضی مآخذ
محرف زندیق (مانوی) آمده است. رجوع به
مانی و مانویان شود.
محرف زندیق (مانوی) آمده است. رجوع به
مانی و مانویان شود.