صحاف
The entry is a dictionary list for the word صحاف
صحاف Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
صِحَاف [جمع]: مف صَحْفة: آنية الطَّعام الكبيرة المتَّسعة "{يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ}".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (ع اِ) فراهم آمدنگاه کوچک،
آب را. (از منتهی الارب). جای جمع شدن
آب. (غیاث اللغات). || جِ صحیفه :
از صحاف مثنوی این پنجم است
در بروج چرخ جان چون انجم است.
(مثنوی).
آب را. (از منتهی الارب). جای جمع شدن
آب. (غیاث اللغات). || جِ صحیفه :
از صحاف مثنوی این پنجم است
در بروج چرخ جان چون انجم است.
(مثنوی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ حْ حا ] (ع ص، اِ)
مصحف فروش. (ربنجنی) (معجم البلدان).
|| آنکه کتاب را بخیه زند و جلد کند.
جلدساز کتاب. ترتیب دهندهٔ صحف.
|| فروشندهٔ صحف. || کسی که ...
مصحف فروش. (ربنجنی) (معجم البلدان).
|| آنکه کتاب را بخیه زند و جلد کند.
جلدساز کتاب. ترتیب دهندهٔ صحف.
|| فروشندهٔ صحف. || کسی که ...