شهود
The entry is a dictionary list for the word شهود
شهود Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ ] (ع مص) حاضر شدن. (از
منتهی الارب) (المصادر زوزنی). حاضر
آمدن. (ترجمان علامهٔ جرجانی) (دهار) (تاج
المصادر بیهقی). دیدن. معاینه. عیان. پیدا.
آشکارا. حضور. مقابل غیب. (یادداشت
مؤلف). || شهود الناقة؛ آثار ولادت آن
است ...
منتهی الارب) (المصادر زوزنی). حاضر
آمدن. (ترجمان علامهٔ جرجانی) (دهار) (تاج
المصادر بیهقی). دیدن. معاینه. عیان. پیدا.
آشکارا. حضور. مقابل غیب. (یادداشت
مؤلف). || شهود الناقة؛ آثار ولادت آن
است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ ] (ع اِ) جِ شاهد. (اقرب الموارد).
|| جمع الجمع. (منتهی الارب). شاهدها و
گواهها. (ناظم الاطباء). حاضرشدگان و
گواهان. (غیاث اللغات) (آنندراج): از
شهود طلب اداء شهادت طلبید. ادای شهادت
کردند. ...
|| جمع الجمع. (منتهی الارب). شاهدها و
گواهها. (ناظم الاطباء). حاضرشدگان و
گواهان. (غیاث اللغات) (آنندراج): از
شهود طلب اداء شهادت طلبید. ادای شهادت
کردند. ...