شروط
The entry is a dictionary list for the word شروط
شروط Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ ] (ع اِ) جِ شَرط. (دهار) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). جِ شرط به معنی
پیمان. (آنندراج). رجوع به شرط شود.
شرطها و پیمانها. (ناظم الاطباء):
همچنین بر
من است مر کتاب و ...
الاطباء) (از اقرب الموارد). جِ شرط به معنی
پیمان. (آنندراج). رجوع به شرط شود.
شرطها و پیمانها. (ناظم الاطباء):
همچنین بر
من است مر کتاب و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) کوهی است. (منتهی
الارب). کوهی است میان قزوین و کوههای
تارم. (از معجم البلدان).
الارب). کوهی است میان قزوین و کوههای
تارم. (از معجم البلدان).