شان
The entry is a dictionary list for the word شان
شان Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
شانَ يَشين، شِنْ، شَيْنًا، فهو شائن، والمفعول مَشين
• شانَ موقفَه: شوّهه وعابه، عكسه زانه "فِعلٌ/ سلوكٌ شائن: مخجل مُخزٍِ، يحطّ من القدر- اتّهام شائن: مهين محقِّر- مَا كَانَ الْفُحْشُ فِي شَيْءٍ إلاَّ شَانَهُ [حديث]".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) خانهٔ زنبور که در آن شهد بود و آن
را شانه و کواره و لانه نیز گویند. (شرفنامهٔ
منیری). خانهٔ زنبور عسل است و آن را شانه
و کواره نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری).
خانهٔ زنبور عسل را گویند که در ...
را شانه و کواره و لانه نیز گویند. (شرفنامهٔ
منیری). خانهٔ زنبور عسل است و آن را شانه
و کواره نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری).
خانهٔ زنبور عسل را گویند که در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) جامهٔ سفید بود که از هندوستان
می آرند. (تحفة الاحباب اوبهی). جامه ای
باشد سفید که از دیار هندوستان بیاورند.
(فرهنگ جهانگیری). نوعی از پارچهٔ سفید
است که از هندوستان آرند. (برهان قاطع).
جامهٔ سپید که از هند آرند. (فرهنگ رشیدی).
نوعی ...
می آرند. (تحفة الاحباب اوبهی). جامه ای
باشد سفید که از دیار هندوستان بیاورند.
(فرهنگ جهانگیری). نوعی از پارچهٔ سفید
است که از هندوستان آرند. (برهان قاطع).
جامهٔ سپید که از هند آرند. (فرهنگ رشیدی).
نوعی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(از ع، اِ) مأخوذ از شأن عربی. بجای
باره استعمال شود چنانگه گویند: این در شان
آن منزل است. (از شرفنامهٔ منیری). گاهی
بجای لفظ حق هم گفته میشود چنانکه گویند
این آیه در شان او نازل شده است یعنی در
حق ...
باره استعمال شود چنانگه گویند: این در شان
آن منزل است. (از شرفنامهٔ منیری). گاهی
بجای لفظ حق هم گفته میشود چنانکه گویند
این آیه در شان او نازل شده است یعنی در
حق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پسوند) چون: باشان. برخشان.
بدخشان. جیشان. خبوشان. خرشان. مشان.
خیشان. دیشان. کوشان. کاشان. قاشان.
(یادداشت مؤلف).
بدخشان. جیشان. خبوشان. خرشان. مشان.
خیشان. دیشان. کوشان. کاشان. قاشان.
(یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ضمیر) مرکب است از: «ش» به اضافهٔ
«ان» پسوند جمع» نظیر: مان، تان. (از حاشیهٔ
برهان چ معین). از الفاظ ضمیر متصل
شخصی سوم شخص جمع در حالت مفعولی و
اضافه است. || مخفف ایشان هم هست که
ضمیر جمع ...
«ان» پسوند جمع» نظیر: مان، تان. (از حاشیهٔ
برهان چ معین). از الفاظ ضمیر متصل
شخصی سوم شخص جمع در حالت مفعولی و
اضافه است. || مخفف ایشان هم هست که
ضمیر جمع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
1 - (اِ.) خانة زنبور عسل . 2 - (ضم .) ضمیر متصل در دو حالت مفعولی «گفتشان »،
اضافی «قلمشان ».
اضافی «قلمشان ».
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
شانَ: وَصَمَ
to disgrace, dishonor, discredit, taint, stain, soil, sully, tarnish, smirch, mar
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
doniosłość; dostojeństwo; dostojność; godność; okazałość; powaga; waga; ważkość; ważność; wielkość; wspaniałość; znaczenie