سیاست
The entry is a dictionary list for the word سیاست
سیاست Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سیا سَ ] (ع اِمص) پاس داشتن
ملک. (غیاث اللغات) (آنندراج). نگاه داشتن.
(دهار). حفاظت. نگاهداری. حراست. حکم
راندن بر رعیت. (غیاث اللغات) (آنندراج).
رعیت داری کردن. (منتهی الارب). حکومت.
ریاست. داوری. (ناظم الاطباء): از چنین
سیاست باشد که جهانی را ...
ملک. (غیاث اللغات) (آنندراج). نگاه داشتن.
(دهار). حفاظت. نگاهداری. حراست. حکم
راندن بر رعیت. (غیاث اللغات) (آنندراج).
رعیت داری کردن. (منتهی الارب). حکومت.
ریاست. داوری. (ناظم الاطباء): از چنین
سیاست باشد که جهانی را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(سَ) [ ع . سیاسة ] 1 - (مص م .) حکومت کردن . 2 - (اِمص .) حکومت . 3 - داوری . 4
- تنبیه .
- تنبیه .