سفره
The entry is a dictionary list for the word سفره
سفره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
sofra
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ رَ / رِ ] (اِ) گنابادی «سفره»گیلکی «سوفره»؛ پارچه گسترده که بر آن
خوردنی و نوشیدنی نهند، دستارخوان. (از
حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). دستارخوان.
(آنندراج) (دهار):
بگسترده بر سفره بر نان نرم
یکی گور بریان بیاورد گرم.فردوسی.
شام ار ...
خوردنی و نوشیدنی نهند، دستارخوان. (از
حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). دستارخوان.
(آنندراج) (دهار):
بگسترده بر سفره بر نان نرم
یکی گور بریان بیاورد گرم.فردوسی.
شام ار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ فَ رَ ] (ع اِ) نویسندگان. جِ سافر
است. (منتهی الارب) (آنندراج).
|| فرشتگان که اعمال بندگان را
نگاهدارند. (منتهی الارب) (آنندراج).
|| مقعد که مخرج غائط است. (غیاث)(آنندراج).
است. (منتهی الارب) (آنندراج).
|| فرشتگان که اعمال بندگان را
نگاهدارند. (منتهی الارب) (آنندراج).
|| مقعد که مخرج غائط است. (غیاث)(آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(سُ رِ) [ ع . سُفَرة ] (اِ.) پارچه ای که هنگام غذا خوردن ، خوردنی ها را روی آن
می چینند. ؛ ~ ابوالفضل سفره ای که نذر حضرت ابوالفضل عباس برادر امام حسین (ع )
شده است . ؛~ عقد سفره ای که در مراسم عقد در برابر عروس و داماد می گسترند و در آن
آیینه و شمعدان و قرآن و برخی خوراکی که بیشتر جنبة نمادی دارد، می گذارند.
می چینند. ؛ ~ ابوالفضل سفره ای که نذر حضرت ابوالفضل عباس برادر امام حسین (ع )
شده است . ؛~ عقد سفره ای که در مراسم عقد در برابر عروس و داماد می گسترند و در آن
آیینه و شمعدان و قرآن و برخی خوراکی که بیشتر جنبة نمادی دارد، می گذارند.