سپهسالار
The entry is a dictionary list for the word سپهسالار
سپهسالار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ پَ ] (اِ مرکب) سرلشکر.
(شرفنامه). مرادف سپهبد. (آنندراج). قطب.
(منتهی الارب). صاحب الجیش. (مهذب
الاسماء):
چنانکه او ملک است و همه شهان سپهش
همه ملوک سپاهند و او سپهسالار.فرخی.
سپهسالار لشکرْشان یکی لشکر شکن کاری
شکسته شد از ...
(شرفنامه). مرادف سپهبد. (آنندراج). قطب.
(منتهی الارب). صاحب الجیش. (مهذب
الاسماء):
چنانکه او ملک است و همه شهان سپهش
همه ملوک سپاهند و او سپهسالار.فرخی.
سپهسالار لشکرْشان یکی لشکر شکن کاری
شکسته شد از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ پَ ] (اِخ) ملقب به اتابک
مودود. حاکم دیار بکر و شام که در سال ۴۹۲
هـ . ق. بدیار باقی شتافت. (حبیب السیر چ
تهران ج ۱ ص ۲۶۴).
مودود. حاکم دیار بکر و شام که در سال ۴۹۲
هـ . ق. بدیار باقی شتافت. (حبیب السیر چ
تهران ج ۱ ص ۲۶۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ پَ ] (اِخ) حاجی میرزا
حسینخان قزوینی معروف به سپهسالار اعظم
و ملقب به مشیرالدوله (۱۲۴۱ -۱۲۹۸ هـ . ق.
/ ۱۸۳۶ -۱۸۸۱ م.) یکی از رجال نیکنام و
اصلاح طلب ایران در دورهٔ ...
حسینخان قزوینی معروف به سپهسالار اعظم
و ملقب به مشیرالدوله (۱۲۴۱ -۱۲۹۸ هـ . ق.
/ ۱۸۳۶ -۱۸۸۱ م.) یکی از رجال نیکنام و
اصلاح طلب ایران در دورهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ پَ ] (اِخ) حسام الدین. از
سرداران زمان طغرل شاه سلجوقی است که به
کمک او عاصیان را در سال ۵۷۸ هـ . ق.
سرکوبی کرده است. (حبیب السیر چ تهران
ص ۲۸۸).
سرداران زمان طغرل شاه سلجوقی است که به
کمک او عاصیان را در سال ۵۷۸ هـ . ق.
سرکوبی کرده است. (حبیب السیر چ تهران
ص ۲۸۸).