زنجی
The entry is a dictionary list for the word زنجی
زنجی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِ جی ی ] (ع اِ) واحد زنج. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). یک نفر زنگی.
زَنجی. زنگی. از اهالی زنگ. (از ناظم
الاطباء). منسوب به زنگ. از اهل زنگ. یک
تن از مردم زنج. از مردم زنج. ...
الارب) (از اقرب الموارد). یک نفر زنگی.
زَنجی. زنگی. از اهالی زنگ. (از ناظم
الاطباء). منسوب به زنگ. از اهل زنگ. یک
تن از مردم زنج. از مردم زنج. ...