زاهد
The entry is a dictionary list for the word زاهد
زاهد Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
aldırışsız; çileli; çilekeş; ilgisiz; kalender; kara baş; lâkayt
Arapça - Türkçe sözlük
I
زَاهِد
1. kalender
Anlamı: gösterişsiz, sade yaşamaktan yana olan, alçak gönüllü (kimse)
2. çileli
Anlamı: sıkıntılara düşmüş olan
3. çilekeş
Anlamı: sıkıntılara düşmüş olan
4. kara baş
Anlamı: rahip, keşiş
II
زاهِد
1. aldırışsız
Anlamı: umursamayan bir kimse, aldırmaz
2. lâkayt
Anlamı: ilgisiz, aldırmaz, umursamaz, kayıtsız
3. ilgisiz
Anlamı: ilgisi olmayan
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
زاهِد [مفرد]: ج زاهِدون وزُهّاد وزُهَّد، مؤ زاهِدة، ج مؤ زاهِدات وزواهِدُ:
1- اسم فاعل من زهَدَ عن/ زهَدَ في وزهِدَ عن/ زهِدَ في.
2- راغب عن الدُّنيا منصرف إلى الآخرة "الزاهِد الذي إن أصاب الدّنيا لم يفرح وإن أصابته الدّنيا لم يحزن".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (ع ص، اِ) آنکه چیزی را ترک
گوید و از آن اعراض کند. (از اقرب الموارد).
|| آنکه دنیا را برای آخرت ترک کند.
(المنجد). آنکه خواهش و رغبت دنیا ندارد و
از مال و ...
گوید و از آن اعراض کند. (از اقرب الموارد).
|| آنکه دنیا را برای آخرت ترک کند.
(المنجد). آنکه خواهش و رغبت دنیا ندارد و
از مال و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) (کاریز...) از قنات های
وقفی تبریز واقع در دروازهٔ ری شهر مزبور
بوده است. حمداللََّه مستوفی آرد: آب این
کاریزها همه ملک است الا کاریز زاهد
بدروازهٔ ری و کاریز زعفرانی بدروازهٔ
نارمیان... که بر شش کیلان سبیل ...
وقفی تبریز واقع در دروازهٔ ری شهر مزبور
بوده است. حمداللََّه مستوفی آرد: آب این
کاریزها همه ملک است الا کاریز زاهد
بدروازهٔ ری و کاریز زعفرانی بدروازهٔ
نارمیان... که بر شش کیلان سبیل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) از حکام خاندان هکاری
(کردستان) متوفی در ۹۹۵ هـ . ق. (از کتاب
معجم الانساب والاسرات الحاکمة ص ۳۹۵).
(کردستان) متوفی در ۹۹۵ هـ . ق. (از کتاب
معجم الانساب والاسرات الحاکمة ص ۳۹۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) از قبیله های ساکن در
کردمحله. رابینو آرد: از خشکفل که بستر
عریض نهر داربن است و همچنین از رودخانهٔ
شش دالک عبور کردیم. کردمحله که در سر
راه ما واقع بود محلهٔ عمدهٔ سدن رستاق است
و ۷۰۰ ...
کردمحله. رابینو آرد: از خشکفل که بستر
عریض نهر داربن است و همچنین از رودخانهٔ
شش دالک عبور کردیم. کردمحله که در سر
راه ما واقع بود محلهٔ عمدهٔ سدن رستاق است
و ۷۰۰ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) (امیر...) فرزند شیخ حسن
ایلکانی و برادر سلطان اویس است. خوندمیر
آرد: در سنهٔ ثلث و سبعمائه امیر زاهد که
برادر سلطان اویس بود از بام کوشک اوجان
مست افتاده جان بباد فنا داد و از ...
ایلکانی و برادر سلطان اویس است. خوندمیر
آرد: در سنهٔ ثلث و سبعمائه امیر زاهد که
برادر سلطان اویس بود از بام کوشک اوجان
مست افتاده جان بباد فنا داد و از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هـ ِ ] (اِخ) ابن سعید کاتب اول در
دربار سلطان بزغش و مؤلف کتاب تنزیه
الابصار و الافکار فی رحلة سلطان زنجبار
است. این کتاب در لندن بسال ۱۸۷۸ م. بطبع
رسیده است. (از معجم المطبوعات ج ۲ ص ...
دربار سلطان بزغش و مؤلف کتاب تنزیه
الابصار و الافکار فی رحلة سلطان زنجبار
است. این کتاب در لندن بسال ۱۸۷۸ م. بطبع
رسیده است. (از معجم المطبوعات ج ۲ ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن خصیب
محدث است. (تاج العروس) (منتهی الارب).
محدث است. (تاج العروس) (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) ابن محمدبن نظام قاضی
زاهد بهاری از مردان طریقت است. وی
خدمت شرف الدین احمد منیری را دریافته و
ملازمت او میکرده است و بطوری که در
سیرت شرف الدین آمده، دربارهٔ برخی مسائل
پرسشهائی از شرف ...
زاهد بهاری از مردان طریقت است. وی
خدمت شرف الدین احمد منیری را دریافته و
ملازمت او میکرده است و بطوری که در
سیرت شرف الدین آمده، دربارهٔ برخی مسائل
پرسشهائی از شرف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) احمدبن حسین مکنی به
ابوبکر متوفی ۳۳۷ هـ . ق. از پارسایان و عباد
بنام شیراز است از کرامات و پارسائیهای وی
داستانهای بسیار و جالبی نقل شده. مسکن
وی زاویه ای بود که از جذع ...
ابوبکر متوفی ۳۳۷ هـ . ق. از پارسایان و عباد
بنام شیراز است از کرامات و پارسائیهای وی
داستانهای بسیار و جالبی نقل شده. مسکن
وی زاویه ای بود که از جذع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) احمدبن محمدبن سلمان
مصری متوفی ۸۱۹ هـ . ق. است. کتابی منظوم
بنام منظومة الستین مسئلة در موضوع فقه
شافعی تألیف کرده است. قبر وی مزاری است
در مصر در جامع منسوب بدو. (از معجم ...
مصری متوفی ۸۱۹ هـ . ق. است. کتابی منظوم
بنام منظومة الستین مسئلة در موضوع فقه
شافعی تألیف کرده است. قبر وی مزاری است
در مصر در جامع منسوب بدو. (از معجم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) امیر شیخ... طارمی، از
فرمانروایان و امراء استرآباد است در ۸۷۳
هـ . ق. (ترجمهٔ سفرنامهٔ مازندران و استرآباد
رابینو ص ۲۲۱). خوندمیر آرد: و هم در آن،
ایام (سال ۸۷۳) خان گردون غلام (سلطان
حسین میرزا) امیر شیخ ...
فرمانروایان و امراء استرآباد است در ۸۷۳
هـ . ق. (ترجمهٔ سفرنامهٔ مازندران و استرآباد
رابینو ص ۲۲۱). خوندمیر آرد: و هم در آن،
ایام (سال ۸۷۳) خان گردون غلام (سلطان
حسین میرزا) امیر شیخ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) عمربن ابراهیم بن
اسماعیل بن محمد، عالمی است از یک
خاندان علم و زهد هرات، که مشهور به
خاندان ابی سعد (از اجداد او) میباشد. وی از
ابوالفضل هروی و ابوحاتم محمدبن یعقوب
هروی و ابومنصور ...
اسماعیل بن محمد، عالمی است از یک
خاندان علم و زهد هرات، که مشهور به
خاندان ابی سعد (از اجداد او) میباشد. وی از
ابوالفضل هروی و ابوحاتم محمدبن یعقوب
هروی و ابومنصور ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) محمدبن ابوالقاسم ملقب به
مقدم الدین معروف به زاهد یگانهٔ دهر خود در
زهد و معارف بود و کرامات و مکاشفاتی
شگفت آور بدو منسوب است. او در ۶۵۱
هـ . ق. درگذشت و در خانهٔ خود ...
مقدم الدین معروف به زاهد یگانهٔ دهر خود در
زهد و معارف بود و کرامات و مکاشفاتی
شگفت آور بدو منسوب است. او در ۶۵۱
هـ . ق. درگذشت و در خانهٔ خود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) محمدبن داودبن سلیمان
نیشابوری. متوفی ۳۴۲ هـ . ق. (تاج العروس).
سمعانی آرد: محمدبن داودبن سلیمان
نیشابوری مکنی به ابوبکر، دانشمندی
نیک سیرت پارسا و اهل عبادت بوده است.
سفرهای بسیار کرد و خدمت اساتیدی بزرگ
را ...
نیشابوری. متوفی ۳۴۲ هـ . ق. (تاج العروس).
سمعانی آرد: محمدبن داودبن سلیمان
نیشابوری مکنی به ابوبکر، دانشمندی
نیک سیرت پارسا و اهل عبادت بوده است.
سفرهای بسیار کرد و خدمت اساتیدی بزرگ
را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) محمدبن عبداللََّه بن دینار
مکنی به ابوعبداللََّه، دانشمندی است از
نیشابور و از تصدی مقام افتاء و ریاست
دوری میگزید و بکسب مشغول بود و بصبر و
قناعت میگذرانید و مازاد قوت روزانه اش را
بر فقراء تصدق میکرد ...
مکنی به ابوعبداللََّه، دانشمندی است از
نیشابور و از تصدی مقام افتاء و ریاست
دوری میگزید و بکسب مشغول بود و بصبر و
قناعت میگذرانید و مازاد قوت روزانه اش را
بر فقراء تصدق میکرد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) (غلام ثعلب) محمدبن
عبدالواحدبن ابی هاشم ابیوردی الاصل
بغدادی المسکن و المدفن مکنی به ابوعمر و
مشهور به مطرز و زاهد و غلام ثعلب، از اکابر
نحو و لغت و علوم عربیت و حدیث و از
شاگردان بنام ...
عبدالواحدبن ابی هاشم ابیوردی الاصل
بغدادی المسکن و المدفن مکنی به ابوعمر و
مشهور به مطرز و زاهد و غلام ثعلب، از اکابر
نحو و لغت و علوم عربیت و حدیث و از
شاگردان بنام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ ] (اِخ) (میر...) محمد هروی فرزند
محمد اسلم هروی و متوفی در ۱۱۰۱ هـ . ق.
است در کابل وی بر شرح جلال الدین دوانی
بر تهذیب المنطق حاشیه ای نگاشته که در
ضمن مجموعه ای در قازان بسال ۱۸۸۵ ...
محمد اسلم هروی و متوفی در ۱۱۰۱ هـ . ق.
است در کابل وی بر شرح جلال الدین دوانی
بر تهذیب المنطق حاشیه ای نگاشته که در
ضمن مجموعه ای در قازان بسال ۱۸۸۵ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(هِ) [ ع . ] (ص .) پارسا، عابد، آن که دنیا و خوشی های آن را برای آخرت ترک می
گوید.
گوید.
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
زاهِدٌ
['zaːhid]
adj
مُنْصَرِفٌ عَن مَلَذَاتِ الدُّنْيا m indifférent, désintéressé
◊
زاهِدٌ في الدُّنْيا — indifférent au monde
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
زاهِد: غَيْرُ مُهْتَمّ
indifferent, apathetic, disinterested, uninterested
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
زَاهِدٌ
мн. زُهَّادٌ
1. воздержанный; набожный; 2. мн. подвижник, аскет
* * *
аи=
pl. = زهّاد
1. аскетический
2. аскет