ریاست
The entry is a dictionary list for the word ریاست
ریاست Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (ع اِمص) حکومت.
فرماندهی. سرکاری. سروری. فرمانروایی.
سرداری. سالاری. حکمرانی. (ناظم الاطباء).
سری. مهتری. رهبری. زعامت. (یادداشت
مؤلف):
آمد نگاهبان ریاست فراستش
آری نگاهبان ریاست فراست است.
ادیب صابر.
وی را [ مسعود را ] دیده اند از بزرگی و
شهامت و ...
فرماندهی. سرکاری. سروری. فرمانروایی.
سرداری. سالاری. حکمرانی. (ناظم الاطباء).
سری. مهتری. رهبری. زعامت. (یادداشت
مؤلف):
آمد نگاهبان ریاست فراستش
آری نگاهبان ریاست فراست است.
ادیب صابر.
وی را [ مسعود را ] دیده اند از بزرگی و
شهامت و ...