روانی
The entry is a dictionary list for the word روانی
روانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (حامص) جریان. سیلان. (ناظم
الاطباء). رجوع به روان شود:
خسروا طبعم به اقبال جمالت زنده گشت
آب را آری حیات اندر روانی آمده ست.
سنائی.
جِرْیة؛ روانی آب. مَرَحان؛ روانی اشک چشم.
دِرّة؛ بسیاری شیر و روانی آن. ...
الاطباء). رجوع به روان شود:
خسروا طبعم به اقبال جمالت زنده گشت
آب را آری حیات اندر روانی آمده ست.
سنائی.
جِرْیة؛ روانی آب. مَرَحان؛ روانی اشک چشم.
دِرّة؛ بسیاری شیر و روانی آن. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) از شاعران قرن دهم
عثمانی است. وی در ادرنه متولد شد و بسال
۹۳۰ هـ . ق. درگذشت. این شاعر معاصر
سلطان سلیم خان و مورد توجه و التفات وی
بود. از آثار او منظومه ای ...
عثمانی است. وی در ادرنه متولد شد و بسال
۹۳۰ هـ . ق. درگذشت. این شاعر معاصر
سلطان سلیم خان و مورد توجه و التفات وی
بود. از آثار او منظومه ای ...