ذلیل
The entry is a dictionary list for the word ذلیل
ذلیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ذَ ] (ع ص) خوار. (دهار). مهین.
زبون. حقیر. داخِر. مقابل عزیز، ارجمند،
باارج. ج، اَذِلَّة، ذِلال، اَذِلاّء :
بی دل شود عزیز، که گردد ذلیل و خوار.
فرخی.
آلتونتاشیان همه ذلیل شدند و برافتادند.
(تاریخ بیهقی ص ۷۰۶).
خوکی ...
زبون. حقیر. داخِر. مقابل عزیز، ارجمند،
باارج. ج، اَذِلَّة، ذِلال، اَذِلاّء :
بی دل شود عزیز، که گردد ذلیل و خوار.
فرخی.
آلتونتاشیان همه ذلیل شدند و برافتادند.
(تاریخ بیهقی ص ۷۰۶).
خوکی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ذَ) [ ع . ] (ص .) خوار، زبون . ج . اَذِلاّ ء یا اَذِلّه . ؛ ~ مرده دشنامی است
کسان را.
کسان را.