دودو
The entry is a dictionary list for the word دودو
دودو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ / دُو دَ / دُو ] (اِ مرکب) تکرار«دو»
«ریشهٔ مضارع دویدن». دویدن از پی هم. پی
در پی دویدن. (از یادداشت مؤلف).
- چشمهای کسی به دودو افتادن؛ دودو
زدن از کثرت ضعف و ...
«ریشهٔ مضارع دویدن». دویدن از پی هم. پی
در پی دویدن. (از یادداشت مؤلف).
- چشمهای کسی به دودو افتادن؛ دودو
زدن از کثرت ضعف و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ دُ ] (ص مرکب) دوبدو. دو با دو.
(ناظم الاطباء). مثنی. (ترجمان القرآن).
|| (اصطلاح نرد) در اصطلاح نرد عبارت
است از اینکه هریک از دو مقامر بازی را دو
دور برده باشند: ما حالا ...
(ناظم الاطباء). مثنی. (ترجمان القرآن).
|| (اصطلاح نرد) در اصطلاح نرد عبارت
است از اینکه هریک از دو مقامر بازی را دو
دور برده باشند: ما حالا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ دُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس.
۵۰۰ تن سکنه. آب آن از چاه. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).
سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس.
۵۰۰ تن سکنه. آب آن از چاه. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ دُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
حومهٔ بخش میناب شهرستان بندرعباس.
۴۵۰ تن سکنه. آب آن از رودخانه. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
حومهٔ بخش میناب شهرستان بندرعباس.
۴۵۰ تن سکنه. آب آن از رودخانه. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).