خونخوار
The entry is a dictionary list for the word خونخوار
خونخوار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا ] (نف مرکب) سفاک.
خونریز. قتال. (ناظم الاطباء). سفاح. آنکه
بریختن خون یعنی کشتن مردمان رغبت
دارد. || ظالم. ستمکار:
چشم تو خونخواره و هر جادویی
مانده از آن چشمک خونخوار خوار.
منوچهری.
تا ...
خونریز. قتال. (ناظم الاطباء). سفاح. آنکه
بریختن خون یعنی کشتن مردمان رغبت
دارد. || ظالم. ستمکار:
چشم تو خونخواره و هر جادویی
مانده از آن چشمک خونخوار خوار.
منوچهری.
تا ...