خایه
The entry is a dictionary list for the word خایه
خایه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ / یِ ] (اِ) خصیهٔ انسان. (برهان
قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (غیاث
اللغات) (دهار). گند. جند. تخم. بیضه. دنبلان،
طملان :
بلیف خرما پیچیده بینمت همه تن
فشرده خایه به انبر بریده کیربگاز.منجیک.
عجب آید مرا ز تو که ...
قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (غیاث
اللغات) (دهار). گند. جند. تخم. بیضه. دنبلان،
طملان :
بلیف خرما پیچیده بینمت همه تن
فشرده خایه به انبر بریده کیربگاز.منجیک.
عجب آید مرا ز تو که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(یِ) [ په . ] (اِ.) 1 - تخم ، تخم مرغ . 2 - تخم انسان یا حیوان نر. ؛ ~کسی را
مالاندن کنایه از: چاپلوسی کردن ، تملق اغراق آمیز کردن . ؛مثل ~حلاج لرزیدن به شدت
ترسیدن .
مالاندن کنایه از: چاپلوسی کردن ، تملق اغراق آمیز کردن . ؛مثل ~حلاج لرزیدن به شدت
ترسیدن .