حشری
The entry is a dictionary list for the word حشری
حشری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ شَ ] (ص نسبی) منسوب به
حشر، یک تن از سپاه غیر منتظم : آن مردم
حشری هزیمت کرد و لشکری چون هزیمت
آنان بدید تیز براندن گرفت، تا زان حشریان
اندر آن هزیمت سه ...
حشر، یک تن از سپاه غیر منتظم : آن مردم
حشری هزیمت کرد و لشکری چون هزیمت
آنان بدید تیز براندن گرفت، تا زان حشریان
اندر آن هزیمت سه ...