İhriz - احریض
The entry is a dictionary list for the word İhriz - احریض
احریض Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع ص) مرد برجامانده که
برخاستن نتواند. زمین گیر. زَمِن. حَرَض.
مُحرض. حارض. ج، اَحاریض.
برخاستن نتواند. زمین گیر. زَمِن. حَرَض.
مُحرض. حارض. ج، اَحاریض.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع اِ) گل رنگ. کافشه. گل
کاغاله. گل کاچیره. کازیره. کاجیره. (مهذب
الاسماء). کاژیره. عُصفُر. بهرم. بهرمان. مریق.
نقد. زعفرانِ بدل و با آن زعفران را غش کنند.
در اختیارات بدیعی آمده: احریض بهرم و
بهرمان ...
کاغاله. گل کاچیره. کازیره. کاجیره. (مهذب
الاسماء). کاژیره. عُصفُر. بهرم. بهرمان. مریق.
نقد. زعفرانِ بدل و با آن زعفران را غش کنند.
در اختیارات بدیعی آمده: احریض بهرم و
بهرمان ...