حرامی
The entry is a dictionary list for the word حرامی
حرامی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ می ی ] (ع ص، اِ) دزد راه زن.
دزد قاطع طریق. دزد بیابانی. راهزن.
(شرفنامهٔ منیری). رهزن : گفت ای برادر
حرم در پیش است و حرامی از پس.
(گلستان). و حکما گویند: چار کس از چار
کس بجان ...
دزد قاطع طریق. دزد بیابانی. راهزن.
(شرفنامهٔ منیری). رهزن : گفت ای برادر
حرم در پیش است و حرامی از پس.
(گلستان). و حکما گویند: چار کس از چار
کس بجان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (اِخ) عیسی بن مغیرة. از
شعبی روایت دارد، و ثوری از وی، و منسوب
است به حرام خطه ای از کوفه و جد ایشان
حرام بن سعدبن مالک تمیمی است. (معجم
البلدان).
شعبی روایت دارد، و ثوری از وی، و منسوب
است به حرام خطه ای از کوفه و جد ایشان
حرام بن سعدبن مالک تمیمی است. (معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (اِخ) قاسم بن علی بن
محمدبن عثمان حریری. صاحب مقامات
است و از اهل میشان بصره است.
محمدبن عثمان حریری. صاحب مقامات
است و از اهل میشان بصره است.