جیران
The entry is a dictionary list for the word جیران
جیران Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) جِ جار. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). رجوع به جار شود: فضلهٔ مکارم
ایشان به ارامل و پیران و اقارب و جیران
برسد. (گلستان).
الموارد). رجوع به جار شود: فضلهٔ مکارم
ایشان به ارامل و پیران و اقارب و جیران
برسد. (گلستان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) دهی از دهستان سراجو
بخش مرکزی شهرستان مراغه. کوهستانی،
معتدل سالم. سکنهٔ آن ۶۵۴ تن. آب آن از
چشمه سارها و محصول آن غلات، زردآلو و
شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان
جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ...
بخش مرکزی شهرستان مراغه. کوهستانی،
معتدل سالم. سکنهٔ آن ۶۵۴ تن. آب آن از
چشمه سارها و محصول آن غلات، زردآلو و
شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان
جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ...