جلوه
The entry is a dictionary list for the word جلوه
جلوه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ وَ / وِ ] (از ع، اِ) رونق و ضیاء و
تابش. (ناظم الاطباء).
- جلوه داشتن؛ رونق و تابش داشتن.
- جلوه پناه؛ تابدار و نورانی. (ناظم الاطباء).
- جلوه طراز؛ آراسته ...
تابش. (ناظم الاطباء).
- جلوه داشتن؛ رونق و تابش داشتن.
- جلوه پناه؛ تابدار و نورانی. (ناظم الاطباء).
- جلوه طراز؛ آراسته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ لْ وَ ] (اِخ) از آبهای ضباب است
در حمی. (حمی ضریه). (از معجم البلدان).
در حمی. (حمی ضریه). (از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ لْ وَ ] (اِخ) ابوالحسن بن سیدمحمد
طباطبایی اصفهانی زواری معروف به میرزای
جلوه از اکابر فلاسفهٔ اسلامی و از نوادگان
میرزا رفیع الدین نایینی استاد علامهٔ مجلسی
است. وی در ذی قعدهٔ سال ۱۲۳۸ هـ . ق. ...
طباطبایی اصفهانی زواری معروف به میرزای
جلوه از اکابر فلاسفهٔ اسلامی و از نوادگان
میرزا رفیع الدین نایینی استاد علامهٔ مجلسی
است. وی در ذی قعدهٔ سال ۱۲۳۸ هـ . ق. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(جِ وِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - خود را نشان دادن . 2 - آشکار ساختن . 3 - تابش انوار
الهی بر قلب عارف .
الهی بر قلب عارف .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
blask; okazywać; pokaz; pokazać; pokazywać; połysk; popis; przedstawienie; ukazywać; wystawa; wystawiać