جبلت
The entry is a dictionary list for the word جبلت
جبلت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ بِ لْ لَ ] (ع اِ) آفرینش. (غیاث
اللغات). خلقت. (زمخشری). جبلة. اصل.
طبیعت. فطرت. طینت. طبع. غریزه. نهاد. آب
و گل. خمیره. سرشت. گُهر. گوهر. ذات. منش.
آفریده. عادتِ قدیم :
اگر قرار جبلت ز آب و ...
اللغات). خلقت. (زمخشری). جبلة. اصل.
طبیعت. فطرت. طینت. طبع. غریزه. نهاد. آب
و گل. خمیره. سرشت. گُهر. گوهر. ذات. منش.
آفریده. عادتِ قدیم :
اگر قرار جبلت ز آب و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِ) داروی مسهل است و معدن او
اصفهان است. ابن ماسویه گوید: منبت او
زمین جبستر است. مسهل بلغم و صفرا بود.
(از ترجمهٔ صیدنه). در مخزن الادویه و
مفردات ابن بیطار و تحفهٔ حکیم مؤمن و
اختیارات بدیعی دیده نشد.
اصفهان است. ابن ماسویه گوید: منبت او
زمین جبستر است. مسهل بلغم و صفرا بود.
(از ترجمهٔ صیدنه). در مخزن الادویه و
مفردات ابن بیطار و تحفهٔ حکیم مؤمن و
اختیارات بدیعی دیده نشد.