تنظیم
The entry is a dictionary list for the word تنظیم
تنظیم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع مص) مبالغهٔ نظم. (تاج
المصادر بیهقی) (زوزنی). درکشیدن جواهر به
رشته و سخن در وزن. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). درکشیدن جواهر به رشته و
وزن ترتیب دادن سخن را. (ناظم الاطباء).
جواهر به رشته کشیدن. (آنندراج). ...
المصادر بیهقی) (زوزنی). درکشیدن جواهر به
رشته و سخن در وزن. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). درکشیدن جواهر به رشته و
وزن ترتیب دادن سخن را. (ناظم الاطباء).
جواهر به رشته کشیدن. (آنندراج). ...