تنسیق
The entry is a dictionary list for the word تنسیق
تنسیق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع مص) آراستن و ترتیب
دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). انتظام و ترتیب دادن. (غیاث اللغات) (آنندراج). پیوستن سخن و جز آن. (تاج
المصادر بیهقی). بنظم کردن سخن و جز آن.
(زوزنی).
دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). انتظام و ترتیب دادن. (غیاث اللغات) (آنندراج). پیوستن سخن و جز آن. (تاج
المصادر بیهقی). بنظم کردن سخن و جز آن.
(زوزنی).