تنزیل
The entry is a dictionary list for the word تنزیل
تنزیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع مص) فروفرستادن. (تاج
المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی
ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد): {/Bوَ قُرْآناً فَرَقْنََاهُ لِتَقْرَأَهُ
عَلَی اَلنََّاسِ عَلی ََ مُکْثٍ وَ نَزَّلْنََاهُ تَنْزِیلاً.۱
المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی
ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد): {/Bوَ قُرْآناً فَرَقْنََاهُ لِتَقْرَأَهُ
عَلَی اَلنََّاسِ عَلی ََ مُکْثٍ وَ نَزَّلْنََاهُ تَنْزِیلاً.۱
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) قرآن مجید. (غیاث
اللغات) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). کتاب
خدای تعالی که پیغامبر خاتم آورد. (یادداشت
بخط مرحوم دهخدا):
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی.فردوسی.
شور است چو دریا بمثل ...
اللغات) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). کتاب
خدای تعالی که پیغامبر خاتم آورد. (یادداشت
بخط مرحوم دهخدا):
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی.فردوسی.
شور است چو دریا بمثل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) فرود آوردن . 2 - مرتب ساختن . 3 - (اِ.) قرآن . 4 -
سودی که به پول وام داده تعلق گیرد، پولی که از مبلغ برات یا سفته پیش از سررسید
کسر می کنند.
سودی که به پول وام داده تعلق گیرد، پولی که از مبلغ برات یا سفته پیش از سررسید
کسر می کنند.