تمل
The entry is a dictionary list for the word تمل
تمل Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
تمل: التُّمَيْلة: دُويبَّة بالحجاز على قدر الهِرَّة، والجمع تِمْلانٌ، وفي التهذيب: الجمع التُّمَيْلات. ابن الأَعرابي: هو التُّفَّة والتُّمَيلة لعَناق الأَرض، ويقال لذَكرها الفُنْجُل. وقال ابن الأَعرابي: التُّمْلول القُنَّابَرَى، بتشديد النون. ابن سيده: والتُّمْلول البَرْغَشْت، أَعجمي، وهو الغُمْلول والقُنَّابرى بالنبطية. والتَّامُول: نَبْت كالقَرْع، وقيل: التَّامُول نبت طيِّب الريح ينبت نبات اللُّوبياء، طَعْمُه طَعم القَرَنْفُل يُمْضَغ فيُطَيِّب النَّكْهة، وهو ببلاد العرب من أَرض عُمَان كثير.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
خشکبیجار که در بخش خمام شهرستان
رشت واقع است و ۹۸۵ تن سکنه دارد. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
خشکبیجار که در بخش خمام شهرستان
رشت واقع است و ۹۸۵ تن سکنه دارد. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ مُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
اشکور که در بخش تنکابن شهسوار واقع
است و ۳۲۴ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۳).
اشکور که در بخش تنکابن شهسوار واقع
است و ۳۲۴ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ)
رودی در لیدیه. رجوع به
ایران باستان ج ۱ ص ۲۸۴ و ۶۴۶ شود.
رودی در لیدیه. رجوع به
ایران باستان ج ۱ ص ۲۸۴ و ۶۴۶ شود.