تبرید
The entry is a dictionary list for the word تبرید
تبرید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع مص) سرد کردن. (تاج
المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار). خنک
گردانیدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب)
(آنندراج) (فرهنگ نظام). سرد و خنک
گردانیدگی. (ناظم الاطباء): تبرید آب؛ خنک
گردانیدن آنرا. (از قطر المحیط). ببرف آمیختن
آنرا. ...
المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار). خنک
گردانیدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب)
(آنندراج) (فرهنگ نظام). سرد و خنک
گردانیدگی. (ناظم الاطباء): تبرید آب؛ خنک
گردانیدن آنرا. (از قطر المحیط). ببرف آمیختن
آنرا. ...