پایتخت
The entry is a dictionary list for the word پایتخت
پایتخت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
başkent
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که
پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی
دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب.
حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.
دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده
(تبریز قاعدة آذربیجان است). قاعدهٔ ملک.
عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ...
پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی
دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب.
حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.
دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده
(تبریز قاعدة آذربیجان است). قاعدهٔ ملک.
عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ...