Mısra - مصری
The entry is a dictionary list for the word Mısra - مصری
مصری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (ص نسبی، اِ) منسوب به مصر.
(غياث) (برهان). منسوب و متعلق به مصر،
مانند قلم و شمشير و ترياک و نبات.
(ناظمالاطباء). منسوب به مصر اعم از شهر
مصر و يا کشور مصر و يا سرزمين مصر:
ابلهی را ديدم... قصبی مصری ...
(غياث) (برهان). منسوب و متعلق به مصر،
مانند قلم و شمشير و ترياک و نبات.
(ناظمالاطباء). منسوب به مصر اعم از شهر
مصر و يا کشور مصر و يا سرزمين مصر:
ابلهی را ديدم... قصبی مصری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (اِخ) ابوالحسن علیبن
محمدبن احمد. اصل او از «سرمنرأی» است
و از آنجا به مصر رفته و سپس به بغداد
بازگشته است. تولدش به سال 257 هـ . ق.
زاهدی وَرِع و فقيهی عارف به حديث بوده و
کتب بسياری در زهد ...
محمدبن احمد. اصل او از «سرمنرأی» است
و از آنجا به مصر رفته و سپس به بغداد
بازگشته است. تولدش به سال 257 هـ . ق.
زاهدی وَرِع و فقيهی عارف به حديث بوده و
کتب بسياری در زهد ...
Mısra - مصری other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.