سیار
The entry is a dictionary list for the word سیار
سیار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) کشکینه بود. (اوبهی) (ناظم الاطباء).
کشکینه و آن نانی باشد که از آرد جو و آرد
باقلا و ارزن پزند. (برهان). نانی که از جو و
باقلا و گاورس پزند. (فرهنگ رشیدی)
(آنندراج):
روستایی زمین چو کرد شیار
گشت عاجز که بود بس ...
کشکینه و آن نانی باشد که از آرد جو و آرد
باقلا و ارزن پزند. (برهان). نانی که از جو و
باقلا و گاورس پزند. (فرهنگ رشیدی)
(آنندراج):
روستایی زمین چو کرد شیار
گشت عاجز که بود بس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ یْ یا ] (ع ص) رونده. (از آنندراج).
کسی که سیر میکند و آنکه بسیار میگردد و
آنکه برای تماشا و تفرج سیر میکند. (ناظم
الاطباء). سیاح. (زمخشری). کثیرالسیر.
(اقرب الموارد):
ستاره گفت منم پیک عزت از در او
از ...
کسی که سیر میکند و آنکه بسیار میگردد و
آنکه برای تماشا و تفرج سیر میکند. (ناظم
الاطباء). سیاح. (زمخشری). کثیرالسیر.
(اقرب الموارد):
ستاره گفت منم پیک عزت از در او
از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ یْ یا ] (اِخ) ابن دینار یا ابن وردان.
رجوع به ابوالحکم عنبری شود.
رجوع به ابوالحکم عنبری شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ.) 1 - نانی که از آرد جو و آرد باقلا و ارزن پزند. 2 - کشکینه ؛ خورشی که از
کشک تهیه کنند.
کشک تهیه کنند.