müsmir - مسمر
The entry is a dictionary list for the word müsmir - مسمر
مسمر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
çivili
Arapça - Türkçe sözlük
مُسَمَّر
çivili
Anlamı: çivisi olan
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَمْ مَ ] (ع ص) ميخهای آهن و
نقره و غيره کوفته شده. (آنندراج) (غياث).
ميخدوزشده. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). ميخدوز. (يادداشت مرحوم دهخدا):
باب مسمر و مسمور؛ در ميخدوزشده. (از
اقرب الموارد). || مضبوط. مسدود.
|| استوارکردهشده. (از ...
نقره و غيره کوفته شده. (آنندراج) (غياث).
ميخدوزشده. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). ميخدوز. (يادداشت مرحوم دهخدا):
باب مسمر و مسمور؛ در ميخدوزشده. (از
اقرب الموارد). || مضبوط. مسدود.
|| استوارکردهشده. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ مِ ] (اِخ)۲ فريدريش (فرانتس)
آنتون. پزشک آلمانی (متولد به سال 1734 و
متوفی به سال 1814 م.). وی تحصيلات
پزشکی را در وين پايتخت اتريش انجام داد و
پس از اتمام تحصيلات، مبتکر و مبدع روش
منيتيسم۳ در معالجات مرضی گرديد و
کلينيکی ...
آنتون. پزشک آلمانی (متولد به سال 1734 و
متوفی به سال 1814 م.). وی تحصيلات
پزشکی را در وين پايتخت اتريش انجام داد و
پس از اتمام تحصيلات، مبتکر و مبدع روش
منيتيسم۳ در معالجات مرضی گرديد و
کلينيکی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ مَ ] (ع اِ) (مأخوذ از مسمار) چوب
يا فلزات ثابتشده بر روی ديوار بوسيلهٔ گچ
يا سرب گداخته و يا ساروج. (دزی ج 2 ص
593).
يا فلزات ثابتشده بر روی ديوار بوسيلهٔ گچ
يا سرب گداخته و يا ساروج. (دزی ج 2 ص
593).
müsmir - مسمر other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.