kariz - گریز

The entry is a dictionary list for the word kariz - گریز
گریز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِمص) گریختن. فرار کردن :
گر کند هیچگاه قصد گریز
خیز ناگه به گوشش اندر میز.خسروی.
ابا ویژگان ماند وامق بجنگ
نه روی گریز و نه جای درنگ.عنصری.
گرفتن ره دشمن اندر گریز
مفرمای و خون زبونان مریز.اسدی.
چو ثابت نباشد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِخ) ده کوچکی است از
دهستان حومه بخش کوهپایه شهرستان
اصفهان، واقع در ۳۱هزارگزی شمال خاور
کوهپایه و ۲۷هزارگزی شمال شوسهٔ اصفهان
به یزد. هوای آن معتدل، دارای ۹۹ تن سکنه
است. آب آنجا از قنات تأمین میشود.
محصول ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
تکاب بخش ریوش شهرستان کاشمر، واقع
در ۱۸هزارگزی شمال باختری ریوش، سر
راه مالرو عمومی ریوش به بردسکن. هوای
آن معتدل و دارای ۷۵۵ تن سکنه است. آب
آنجا از رودخانه تأمین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(گُ) (اِ.) گریختن ، فرار کردن ، رهایی .

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.