hamil - حمیل
The entry is a dictionary list for the word hamil - حمیل
حمیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (ع ص) برداشته شده بسر و به
پشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
محمول. (اقرب الموارد). || پسرخوانده.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || دعی.
(اقرب الموارد). || بیگانه و غریب.
...
پشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
محمول. (اقرب الموارد). || پسرخوانده.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || دعی.
(اقرب الموارد). || بیگانه و غریب.
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد.
ناحیه ای است واقع در دشت و سردسیر است.
دارای ۳۷۷ تن سکنه. از رودخانهٔ شیان و
راوند مشروب میشود. محصولاتش غلات،
حبوبات، چغندرقند و لبنیات. اهالی به
کشاورزی ...
منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد.
ناحیه ای است واقع در دشت و سردسیر است.
دارای ۳۷۷ تن سکنه. از رودخانهٔ شیان و
راوند مشروب میشود. محصولاتش غلات،
حبوبات، چغندرقند و لبنیات. اهالی به
کشاورزی ...
hamil - حمیل other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.