tamir - تامر
The entry is a dictionary list for the word tamir - تامر
تامر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (ع ص) خداوند خرما. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). دارندهٔ خرمای
فراوان. (اقرب الموارد). آنکه خرما دارد.
خرمافروش. یقال: رجل تامر... ای ذوتمر.
(اقرب الموارد) .
الارب) (ناظم الاطباء). دارندهٔ خرمای
فراوان. (اقرب الموارد). آنکه خرما دارد.
خرمافروش. یقال: رجل تامر... ای ذوتمر.
(اقرب الموارد) .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) از طوایف مغرب هند طبق
نوشتهٔ باج پران. رجوع به ماللهند بیرونی
ص ۱۵۲ شود.
نوشتهٔ باج پران. رجوع به ماللهند بیرونی
ص ۱۵۲ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ابن یواکیم بن منصوربن سلیمان
طانیوس اده ملقب به ملاظ. شاعر و دانشمند
علوم قضائی است که بسال ۱۸۵۶ م. به عبدا
(لبنان) متولد شد و پس از فراگرفتن مقدماتی
به بیروت رفت و به تحصیل فقه اسلامی
پرداخت و ...
طانیوس اده ملقب به ملاظ. شاعر و دانشمند
علوم قضائی است که بسال ۱۸۵۶ م. به عبدا
(لبنان) متولد شد و پس از فراگرفتن مقدماتی
به بیروت رفت و به تحصیل فقه اسلامی
پرداخت و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) پدر عبداللََّه (عبداللََّه بن تامر).
رجوع به عبداللََّه بن تامر و حبیب السیر چ خیام
ج ۱ صص ۲۷۴-۲۷۶ شود.
رجوع به عبداللََّه بن تامر و حبیب السیر چ خیام
ج ۱ صص ۲۷۴-۲۷۶ شود.
tamir - تامر other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.